شهر فرنگ
نویسنده:
دانیل استیل
مترجم:
مریم بیات
امتیاز دهید
✔️ داستان درباره سه خواهر است که با مرگ پدر و مادرشان از هم جدا می شوند. کوچکترین خواهر را یک خانواده معمولی به فرزندی قبول میکند، خواهر وسط را یک خانواده اشرافی و خواهر بزرگتر روانه پرورشگاه شده و سرنوشت روزهای سختی را براش رقم میزند.
گزیده ای از رمان:
رگبار سیل آسایی در شمال شرقی ناپل روز ۲۴ دسامبر سال ۱۹۴۳ میبارید و سام والکر در حالیکه خود را با بارانی اش پوشانده بود در یک سوراخ پنهان شده بود. او ۲۱ سالش بود و هیچ زمان قبل از جنگ به اروپا نیامده و حالا دیدن آنجا برایش به این صورت وحشتناک مینمود و بیشتر از آنچه که میخواست بداند دیده بود.از نوابر سال ۴۲ به اینسوی اقیانوس آمده و اول در شمال آفریقا جنگیده بود و یکی از مشعل داران آزادی آن خطه بود تا ماه مه سال ۱۹۴۳، او فکر میکرد که آفریقا با آن گرمای کشنده و آن بادهای صحرایی و طوفانهای شن که انسان را نیمه کور میکند با چشمهای قرمزی که همیشه میسوزد و یک جوری اشک از آن روان است جای بدیست ولی اینجا بدتر بود. دستهایش آنقدر از سرما کرخت شده بود که به سختی میتوانست سیگاری را که یکی از هم سنگرانش به عنوان هدیه کریسمس به او داده بود در دستش نگاه دارد...
بیشتر
گزیده ای از رمان:
رگبار سیل آسایی در شمال شرقی ناپل روز ۲۴ دسامبر سال ۱۹۴۳ میبارید و سام والکر در حالیکه خود را با بارانی اش پوشانده بود در یک سوراخ پنهان شده بود. او ۲۱ سالش بود و هیچ زمان قبل از جنگ به اروپا نیامده و حالا دیدن آنجا برایش به این صورت وحشتناک مینمود و بیشتر از آنچه که میخواست بداند دیده بود.از نوابر سال ۴۲ به اینسوی اقیانوس آمده و اول در شمال آفریقا جنگیده بود و یکی از مشعل داران آزادی آن خطه بود تا ماه مه سال ۱۹۴۳، او فکر میکرد که آفریقا با آن گرمای کشنده و آن بادهای صحرایی و طوفانهای شن که انسان را نیمه کور میکند با چشمهای قرمزی که همیشه میسوزد و یک جوری اشک از آن روان است جای بدیست ولی اینجا بدتر بود. دستهایش آنقدر از سرما کرخت شده بود که به سختی میتوانست سیگاری را که یکی از هم سنگرانش به عنوان هدیه کریسمس به او داده بود در دستش نگاه دارد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شهر فرنگ
من چند سال پیش خوندمش کتاب واقعا عالییه در مورد سه تا خواهره که تو جنگ جهانی دومه باباشون که سربازه به مادرشون خیانت میکنه و بعد میکشدش تو جنگ هم خودش کشته میشه خواهرا هم یکی میفته یتیم خونه یکی و دوست باباش میبردش اون یکی هم ی مرد پولدار میخردش و اتفاقاتیه که واسه هر کدوم میفته و در اخر هم سه تا خواهر به هم میرسن. اسمشون هم هیلاری ،مگان والکساندرا هستن .البته قابل توجه 30 صفحه اولش کمی گنگه.اینم بدونید داستان واقعیه.;-)
پرفروش ترین نویسنده معاصر و هشتمین نویسنده تمام دوران که کتاب های پرفروش می نویسند. ،۸۰۰ میلیون نسخه فروخته شده. داستان های دانیل استیل در ژانر درام و رمان شناخته شده اند.
رمان های او ۳۹۰ هفته به صورت پی در پی در لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز به چاپ رسیده و ۲۲ بار در تلویزیون اقتباس شده است. استیل نماینده و نماد ادبیات عامه پسند و به نظر بسیاری از صاحب نظران کم ارزش است اما هر چه هست میلیون ها خواننده کتاب های او نقش پررنگی در گرمای بازار ادبیات دارند.
پی نوشت: دانیل استیل از نویسندگان عامه پسندی است که همواره قهرمان داستان اش پس از مرارت و سختی به خوشبختی بزرگی می رسد بر خلاف سبک رئالیسم که گاه در انتهی کتاب پایان تلخی را برای قهرمان داستان مشاهده می کنیم.